پست ثابت
پروفایلم فعال هست
سلام - لطفا حتما از این پست دیدن کنید
برخی از سخنرانیهای حقیرآماده جهت دانلودباذکرموضوع:
۲-خطبه های نمازجمعه شهرستان محمودآبادتوسط اینجانب درتاریخ10-9-89
لینک بقیه سخنرانیهای اماده برای دانلود در ادامه مطلب
پروفایلم فعال هست
سلام - لطفا حتما از این پست دیدن کنید
برخی از سخنرانیهای حقیرآماده جهت دانلودباذکرموضوع:
۲-خطبه های نمازجمعه شهرستان محمودآبادتوسط اینجانب درتاریخ10-9-89
لینک بقیه سخنرانیهای اماده برای دانلود در ادامه مطلب
ده سال هر کاری کردیم ، یک رسانهی غربی پیدا شود که بگوید «امام خمینی»، نشد ! همه میگفتند «آیتالله خمینی».
سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم «استاد! چرا رسانههای شما نمیگویند امام خمینی؟». خندهای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!». کیفاش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمهی آلمانی کتاب «ولایت فقیه» امام بود. گفت «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص میشود . چون کلمهی "امام" قابل ترجمه نیست
اي خداي مرتضی ، گردی از گامهای فتوت مرتضی را بر سر جهانيان بپاش
تا ريشه نامردی در جهان بخشكد .
عيد غدير خم ، عيد ولايت و امامت مبارك
لازم نوشت: این مطلب کامنت زیبای جناب مسافر بود : این وبلاگ
امتحان کنید : یک بسته پودر لباسشویی پلمپ شده را در مجاورت یک بسته چای پلمپ شده در محفظه ای بسته برای مدتی قرار بدید
دیگه اون چایی خوردنش انزجار آوره
اگر زن که موجودی لطیف و تاثیر پذیر هست در اجتماع مردان باشه بوی مردانگی خواهد گرفت
مرد ذاتا خشن است و در وجود او بیرحمیست بخاطر مقتضیات مردانگی اش
وزن وقتی در اجتماع مردان باشد زنیت او تقلیل پیدا میکند
کمال همنشین در او اثر خواهد کرد
بنظر حقیر اگر اسلام زن را ممنوع کرده که بی جهت از خانه بیرون نرود بخاطر همین است نه ـزبانم لال ـ آلودگی
چراکه خود قرآن بعضی از گمانها را گناه شمرده ... ان بعض الظن اثم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مثلا پ . ن :
۱-بسیاری از زنهای امروزی دیر مادر میشن اگر هم شدن بچه هاشونو میذارن تو کالسکه و بجاش کوله پشتی میذارن روی دوش
این سنگدلی محصول حضور بی جهت و مداوم آنها در اجتماع مردانست
آنها هم مثل مردان جسور خشن و بیرحم شدن
۲-یک شاعر دیدم برای حضرت زهرا س این اشعار مزخرف رو سرود:
زن مگو از مرد در مردانگی کمتر نبود.....
کمال حضرت در اینست که او یک زن کامل است نه یک زنی که بویی از مردانگی داشته باشد
خداوندا
مارا از شر دوستان جاهل حفظمان کن از شر دشمنانمان باکی نیست
طبیعتانام وبلاگهای من و جاهاییکه بانام خودم نظردادم ونیز عزیزانی که نام وبلاگ مرالینک کردند مشاهده شد
اماچند خبر بانام من در فضای نت موجود است که برای خودم جالب بود
----مثلا تبیان دراین لینک http://www.tebyan-babol.ir/main.asp?id=23705 خبری را با عکس من درج کرده که من هرگز به آن مجتمع یادبیرستان نرفتم وحتی یکبار هم آنجا سخنرانی نکردم فقط ۱۰ روز قبل ازمن جهت سخنرانی دعوت کردند که من نپذیرفتم
-----یا مثلا بازهم تبیان در این لینک http://www.tebyan-babol.ir/main.asp?id=21823 خبری را درج میکند که اصل خبر درست است ولی مطالبی را که از حقیر بعنوان موضوع یا مطالب سخنرانی درج کرده کذب محض است واینگونه سخنانی را هیچگاه حتی یکبار نگفتم (البته محض اطمینان خاطریکبارتمام سخنرانیهای ضبط شده خود در ماه محرم ۸۸ را گوش کردم وچنین چیزی نگفتم)
حقیرازوقتی سخنرانی راشروع کردم تمام سخنرانیهای رسمی و غیررسمی خودم راضبط کرده ومیکنم حتی سخنرانیهای ۵ دقیقه ای خودم را دارم چه زمانیکه بانوارکاست وضبط صوت کوچک بوده و چه حالا که باموبایل اینکارراانجام میدهم
-----یامثلا در این لینک http://www.parset.com/News/ShowNews.aspx?Code=483531 که به نقل از خبر گزاری ایکنا گزارش میدهد اصل خبر درست است ولی مطالب و موضوعاتی که مطرح میکند بنده نه اینجا ونه هیچ جای دیگر چنین صحبتهایی نکردم بلکه تماما در مورد ارزش حضور زن در منزل صحبت کردم وهیچ صحبتی در مورد حجاب نداشتم
-----ودر این لینک http://salazaramol.blogfa.com/post-2.aspx نیز در فراز آخرش مطلبی را بر نوشتارم اضافه کرده بودند که باتذکر بنده اصلاح شد
اخیرا گویا بنام بنده در بعضی از وبلاگها نظر درج میکنند که از مدیران وبلاگ انتظار میرود اگر برایشان نامانوس یا عجیب بود حتما از اینجانب سوآل کنند
وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ الذاريات : 56
و من جن و انس را نيافريدم مگر براى اينكه عبادتم كنند
هدف از خلقت عبادت است در تفسیر این آیه فرمودند: منظور از لیعبدون یعنی لیعرفون عبادت همان کسب معرفت است و معرفت پدیدارنمیشود مگر در سایه علم
پس علم است که مقدمه است برای معرفت و علم در سینه ای قرار میگیرد یعنی سینه ظرف علم میشود که مزین به تقوای الهی باشد
وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ تقوا پیشه کنید و خداوند علم بشما میآموزد
صوفیان وکسانیکه به این مشرب نزدیکترند تقوا را شرط کسب علم میدانند و استشهاد آنها به این آیه و آیه شریفه :
الأنفال : 29 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً
اگر از خدا بترسيد خداوند قوه تشخيص حق از باطل روزيتان مىكند
میباشد که علامه طباطبایی بااستدلالی قوی و خدشه ناپذیر این نظریه که تقوا مسبب علم است را رد میکند ولی از استدلال ایشان و تفکر صوفیانه میشود به این حقیقت رسید که گرچه تقوا مسبب علم نیست ولی شرط علم نافع هست یعنی آن علمی که نور است وجداکننده حق ازباطل است در هرظرفی نمیگنجد بلکه نصیب قلبی میشود که طهارت داشته باشد
پس تقوا شرط است تا علم در سینه قرار گیرد
حال ببینیم طریق کسب این علم چگونه است
پیغمبر اکرم در حدیثی میفرماید:
انا مدينه العلم و علىّ بابها فمن اراد العلم فليأت الباب
، يعنى من شهر علمم و على درب آن است و هر كه اراده ورود بشهرى را بكند بايد از در شهر يعنى بوسيله على عليه السّلام وارد شود
یعنی اگر میخواهید به مخزن علم دست یابید باید از درب آن وارد شوید که درب آن علی ع است البته با شرط تقوا
وگرنه در صورتیکه تقوا نباشد و یااز راه ولایت علی نباشد علم نافع نیست
قرآن میفرماید:
َ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (189)
كارِ نيك، آن نيست كه از پشتِ خانهها وارد شويد بلكه نيكى اين است كه پرهيزگار باشيد! و از درِ خانهها وارد شويد و تقوا پيشه كنيد، تا رستگار گرديد!
یعنی از راهی غیر از درب میشود بخانه رسید ولی طریق تقوا نیست
یعنی بدون علی ع و بدون تقوا میتوان به علم رسید ولی این علم نافع نیست یعنی فرقان حق وباطل نیست یعنی نور نیست که البته باید گفت : اصلا علم نیست بلکه شبحی از علم است زیرا که : العلم نور علم نوریست که روشنگر است
حاصل بحث این شد که: ولایت علی ع همان نوریست که روشنگر راهست وبدون ان مسیر حق و باطل بر انسان مشتبه میشود و یا به تعبیر امام هوالحجاب الاکبر بلکه حجابی میشود تا انسانرا به بیراهه کشاند
پ . ن : ولایت علی ع یاهمان نور هم اکنون مختص حضرت بقیه الله الاعظم است و در غیاب حضرتش ولی فقیه جامع الشرائط فتامل
اینروزها مطالب بسیاری در مورد ظهور زمان ظهور و...گفته ونوشته میشود (البته مطلب حقیراختصاص به محتوای سی دی جنجالی اخیر ندارد من حیث المجموع هرپیشگویی در مورد زمان ظهور را در بر میگیرد)حقیر بابضاعت اندک به بررسی موضوع می پردازم و ازآنجاییکه مطالب بنده استنباطی است یعنی کاوش وبررسی شخصی است لذا حقیقتا نمیتواند یک گزاره دینی باشد گرچه محال نیست اگرمطابق باواقع باشدولی الزاما اینطور نیست
بدیهی است نقطه نظرات و دلائل همه فرهیختگان در رد یاقبول این مطلب نیز پذیرفتنی است
خواهش میکنم نظر بدهید چه اثباتا و چه نفیا
وباعرض پوزش ازهمه عزیزان کامنتهاییکه ذیل این مطلب باشد وخارج از موضوع باشد حذف میشود
بخش نظرات تاییدی نیست وهیچ کامنتی حذف نمیشودمگراینکه شخصی غیرازمن راهدف توهین قراردهدویاخارج ازموضوع باشد
نظر بزرگان وبرخی احادیث مربوطه را در ادامه مطلب میتوانید مشاهده کنید
بابررسی آنها چند نکته قابل ذکر و برسی است:
1-نمیتوان برای ظهور وقت تعیین کرد
2-تعیین زمان ظهوراصلا ممکن نیست
3-ائمه ماراازتعیین وقت برای ظهور نهی فرمودند
4-اگرکسی وقت تعیین کند دروغگوست
و....
حال این اشکال یا سوآل مطرح است که:
اگر نمیتوان برای ظهور وقت تعیین کرد پس ائمه چرا مارا نهی فرمودند؟
یعنی ائمه ماراازکاری نهی میکنند که مانمیتوانیم انجامش بدهیم؟
این عجیب نیست؟
آیاانسان عاقل ماراازامری نهی میکند در حالیکه علم دارد که مانمیتوانیم آنراانجام دهیم!!!!!!
سوآل دیگر:
کسی که وقت تعیین میکند دروغگوست
جمله خودش به اصطلاح خودسوز است
یعنی به این معنا که اگر میشود وقت تعیین کرد پس نمیشود گفت دروغگو
نظر حقیر:
قبل از روشن شدن مسئله مثالی عرض میکنیم:
فرض میکنیم صندوقی داریم با قفل رمز دارکه فقط وفقط قرار است یکنفر رمزآنرابدانددر اینصورت بدیهی است کسی نمیتواند درب صندوق رابازکندچون رمزآنرانمیداند اما عده ای هستند که باتوسل به رفتارها و اعمال غیرعادی میتوانند به رمز آن دسترسی پیداکنند وقتی کسی یا عده ای اینکاررا انجام دادندو به رمز دسترسی پیدا کردند صاحب صندوق بلافاصله رمز را تغییر میدهد و افراد آگاه باعلام رمز خودبخود متهم به دروغگویی میشوند چون رمز بدست آمده توسط آنها باتغییر رمز خنثی میشود
بنابراین :
-کسی حق ندارد از رمز قفل آگاه شود
-اگرکسی آگاه شد دروغگوست
در مسئله ظهور نیز چنین است
باتمسک به برخی علوم(فرضاعلوم موسوم به علوم غریبه) میشود وقت راتعیین کرد و خداوند بلافاصله بدا حاصل میکند و زمان راتغییر میدهد
ودر برخی روایات آمده است که : یکی از عوامل تاخیر ظهور حضرت همین تعیین وقتها و پیشگوییهاست
لذا حاصل بحث مااین است:
میتوان زمان ظهورراتعیین کرد
باتعیین زمان بلافاصله خداوندآنراتغییرمیدهدتاشخص رسواشده ومتهم به دروغگویی شود
پس برهمه وظیفه است بجای تعیین وقت برای تعجیل ظهوربا زبان دعاکنیم وبا عمل زمینه فراهم کنیم
روشن شد که چراامام زمان خود نیز اززمان ظهورخودباخبرنیست بااینکه علم غیب دارد چون اولا: اینکار منهی(نهی شده) است وامام عمل منهی راانجام نمیدهد ثانیا:زمان ظهورازاسرارالهیست وکسی نمیتواندآگاه شودچون با بدا تغییر میکندو شخص دستش تهی میماند
بعبارتی دیگر:
بعلت سری بودن قضیه گویازمان ظهور امری شناور است وهرلحظه با عوامل متعدد در حال عقب جلو شدن و حرکت وتغییر است لذا هربار که بامحاسبه زمان آن مشخص شد لحظه دیگر زمان عوض میشود لذا هراعلامی محکوم به کذب است
البته ناگفته نماندکه:
همانطورکه دشمن باحیله گری ظهورراعقب می اندازد مومنین راستینی هستندکه دعایشان گاهی اوقات قرنهازمان ظهوررانزدیک میکندازاینهم نبایدغافل باشیم میدان کارزارفقط دست دشمنان نیست شماهم برای تعجیل دعاکنید
وبلاگ دیگر من
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ (207)
سبب نزول:
ابن أثير جزرى كه يكى از علماى بزرگ أهل تسنن محسوب ميشود در جلد چهارم كتاب: اسد الغابه، صفحه- 25- از ثعلبى كه نيز از علماى سنىها است روايت ميكند: هنگامى كه پيامبر اعظم اسلام صلّى اللّه عليه و سلم تصميم گرفت از مكه معظمه بجانب مدينه طيبه هجرت نمايد حضرت علي بن أبي طالب رض را در مكه خليفه و جانشين خود قرار داد تا قرضهاى آن حضرت را اداء و امانتهائى را كه از عرب نزد رسول خدا بود بصاحبانشان مسترد نمايد.
در آن شبى كه پيغمبر خدا متوجه غار ثور شد و مشركين خانه آن برگزيده خدا را احاطه كرده بودند بحضرت امير فرمود: در رختخواب من بخواب و اين برد (بضم باء) حضرمى سبز رنگ مرا بپوش تا با خواست خداى توانا اذيت و آزارى از كفار بتو نرسد.
پس از اينكه علي رض امر پيامبر را اجراء نمود خدا جبرئيل و ميكائيل وحى كرد: من راه و رسم برادرى را بين شما برقرار كردهام و عمر ....
بقیه رادر ادامه مطلب بخوانید