علیست علم علی عالم و علی معلوم (حافظ شیرازی)

وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ الذاريات : 56 

و من جن و انس را نيافريدم مگر براى اينكه عبادتم كنند  

هدف از خلقت عبادت است در تفسیر این آیه فرمودند: منظور از لیعبدون یعنی لیعرفون  عبادت همان کسب معرفت است و معرفت پدیدارنمیشود مگر در سایه علم

پس علم است که مقدمه است برای معرفت و علم در سینه ای قرار میگیرد یعنی سینه ظرف علم میشود که مزین به تقوای الهی باشد

 

وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ  تقوا پیشه کنید و خداوند علم بشما میآموزد

صوفیان وکسانیکه به این مشرب نزدیکترند تقوا را شرط کسب علم میدانند و استشهاد آنها به این آیه و آیه شریفه :

 الأنفال : 29  يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً

  اگر از خدا بترسيد خداوند قوه تشخيص حق از باطل روزيتان مى‏كند 

  میباشد که علامه طباطبایی بااستدلالی قوی و خدشه ناپذیر این نظریه که تقوا مسبب علم است را رد میکند ولی از استدلال ایشان و تفکر صوفیانه میشود به این حقیقت رسید که گرچه تقوا مسبب علم نیست ولی شرط علم نافع هست یعنی آن علمی که نور است وجداکننده حق ازباطل است در هرظرفی نمیگنجد بلکه نصیب قلبی میشود که طهارت داشته باشد

پس تقوا شرط است تا علم در سینه قرار گیرد

 

حال ببینیم طریق کسب این علم چگونه است

پیغمبر اکرم در حدیثی میفرماید:

 انا مدينه العلم و علىّ بابها فمن اراد العلم فليأت الباب‏

، يعنى من شهر علمم و على درب آن است و هر كه اراده ورود بشهرى را بكند بايد از در شهر يعنى بوسيله على عليه السّلام وارد شود

یعنی اگر میخواهید به مخزن علم دست یابید باید از درب آن وارد شوید که درب آن علی ع است البته با شرط تقوا

وگرنه در صورتیکه تقوا نباشد و یااز راه ولایت علی نباشد علم نافع نیست

قرآن میفرماید:

َ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى‏ وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (189)

كارِ نيك، آن نيست كه از پشتِ خانه‏ها وارد شويد بلكه نيكى اين است كه پرهيزگار باشيد! و از درِ خانه‏ها وارد شويد و تقوا پيشه كنيد، تا رستگار گرديد!

یعنی از راهی غیر از درب میشود بخانه رسید ولی طریق تقوا نیست

یعنی بدون علی ع و بدون تقوا میتوان به علم رسید ولی این علم نافع نیست یعنی فرقان حق وباطل نیست یعنی نور نیست که البته باید گفت : اصلا علم نیست بلکه شبحی از علم است زیرا که : العلم نور علم نوریست که روشنگر است

 

حاصل بحث این شد که: ولایت علی ع همان نوریست که روشنگر راهست وبدون ان مسیر حق و باطل بر انسان مشتبه میشود و یا به تعبیر امام هوالحجاب الاکبر بلکه حجابی میشود تا انسانرا به بیراهه کشاند

 

پ . ن : ولایت علی ع یاهمان نور هم اکنون مختص حضرت بقیه الله الاعظم است و در غیاب حضرتش  ولی فقیه جامع الشرائط  فتامل

 آیابنظراهل سنت علی ع درکعبه متولد شد؟کلیک کنید

خاطره جالب آیت الله جوادی آملی ازآیت الله حسن زاده آملی حفظهماالله تعالی

ایشان آن قدر کتاب شناس بودند و می فرمودند هنگامی که چشم خود را می بندم هرکتابی را که بیاورید بر روی آن دست می کشم و عنوان آن را می گویم

بقیه در ادامه مطلب

ادامه نوشته

زمان ظهورامری شناورست ولذانمیشوددقیق آنراتعیین کرد واطلاع داد

اینروزها مطالب بسیاری در مورد ظهور زمان ظهور و...گفته ونوشته میشود (البته مطلب حقیراختصاص به محتوای سی دی جنجالی اخیر ندارد من حیث المجموع هرپیشگویی در مورد زمان ظهور را در بر میگیرد)حقیر بابضاعت اندک به بررسی موضوع می پردازم و ازآنجاییکه مطالب بنده استنباطی است یعنی کاوش وبررسی شخصی است لذا حقیقتا نمیتواند یک گزاره دینی باشد گرچه محال نیست اگرمطابق باواقع باشدولی الزاما اینطور نیست

بدیهی است نقطه نظرات و دلائل همه فرهیختگان در رد یاقبول این مطلب  نیز پذیرفتنی است

خواهش میکنم نظر بدهید چه اثباتا و چه نفیا

وباعرض پوزش ازهمه عزیزان کامنتهاییکه ذیل این مطلب باشد وخارج از موضوع باشد حذف میشود

بخش نظرات تاییدی نیست وهیچ کامنتی حذف نمیشودمگراینکه شخصی غیرازمن راهدف توهین قراردهدویاخارج ازموضوع باشد

نظر بزرگان وبرخی احادیث مربوطه را در ادامه مطلب میتوانید مشاهده کنید

بابررسی آنها چند نکته قابل ذکر و برسی است:

1-نمیتوان برای ظهور وقت تعیین کرد

2-تعیین زمان ظهوراصلا ممکن نیست

3-ائمه ماراازتعیین وقت برای ظهور نهی فرمودند

4-اگرکسی وقت تعیین کند دروغگوست

و....

حال این اشکال یا سوآل مطرح است که:

اگر نمیتوان برای ظهور وقت تعیین کرد پس ائمه چرا مارا نهی فرمودند؟

یعنی ائمه ماراازکاری نهی میکنند که مانمیتوانیم انجامش بدهیم؟

این عجیب نیست؟

 آیاانسان عاقل ماراازامری نهی میکند در حالیکه علم دارد که مانمیتوانیم آنراانجام دهیم!!!!!!

سوآل دیگر:

 کسی که وقت تعیین میکند دروغگوست  

جمله خودش به اصطلاح خودسوز است

یعنی به این معنا که اگر میشود وقت تعیین کرد پس نمیشود گفت دروغگو 

 

نظر حقیر:

قبل از روشن شدن مسئله مثالی عرض میکنیم:

فرض میکنیم صندوقی داریم با قفل رمز دارکه فقط وفقط قرار است یکنفر رمزآنرابدانددر اینصورت بدیهی است کسی نمیتواند درب صندوق رابازکندچون رمزآنرانمیداند اما عده ای هستند که باتوسل به رفتارها و اعمال غیرعادی میتوانند به رمز آن دسترسی پیداکنند وقتی کسی یا عده ای اینکاررا انجام دادندو به رمز دسترسی پیدا کردند صاحب صندوق بلافاصله رمز را تغییر میدهد و افراد آگاه باعلام رمز خودبخود متهم به دروغگویی میشوند چون رمز بدست آمده توسط آنها باتغییر رمز خنثی میشود

بنابراین :

-کسی حق ندارد از رمز قفل آگاه شود

-اگرکسی آگاه شد دروغگوست

در مسئله ظهور نیز چنین است

باتمسک به برخی علوم(فرضاعلوم موسوم به علوم غریبه) میشود وقت راتعیین کرد و خداوند بلافاصله بدا حاصل میکند و زمان راتغییر میدهد

ودر برخی روایات آمده است که : یکی از عوامل تاخیر ظهور حضرت  همین تعیین وقتها و پیشگوییهاست

 

لذا حاصل بحث مااین است:

میتوان زمان ظهورراتعیین کرد

باتعیین زمان بلافاصله خداوندآنراتغییرمیدهدتاشخص رسواشده ومتهم به دروغگویی شود

پس برهمه وظیفه است بجای تعیین وقت برای تعجیل ظهوربا زبان  دعاکنیم وبا عمل زمینه فراهم کنیم

روشن شد که چراامام زمان خود نیز اززمان ظهورخودباخبرنیست بااینکه علم غیب دارد چون اولا: اینکار منهی(نهی شده) است وامام عمل منهی راانجام نمیدهد ثانیا:زمان ظهورازاسرارالهیست وکسی نمیتواندآگاه شودچون با بدا تغییر میکندو شخص دستش تهی میماند

بعبارتی دیگر:

بعلت سری بودن قضیه گویازمان ظهور امری شناور است وهرلحظه با عوامل متعدد در حال عقب جلو شدن و حرکت وتغییر است لذا هربار که بامحاسبه زمان آن مشخص شد لحظه دیگر زمان عوض میشود لذا هراعلامی محکوم به کذب است

البته ناگفته نماندکه:

همانطورکه دشمن باحیله گری ظهورراعقب می اندازد مومنین راستینی هستندکه دعایشان گاهی اوقات قرنهازمان ظهوررانزدیک میکندازاینهم نبایدغافل باشیم میدان کارزارفقط دست دشمنان نیست شماهم برای تعجیل دعاکنید

وبلاگ دیگر من 

ادامه نوشته

کلامی کوتاه در باره جمله لقب مبارک " ام ابیها "

میلاد ام ابیها عصمت کبری فاطمه زهرا ام الائمه النجباسلام الله علیها 

مبارکباد

همه میدانیم این جمله زیبا و ژرف یعنی جمله شریفه " ام ابیها " از بهترین مخلوقات عالم ورفیعترین موجودات عوالم ماسوی الله  یعنی حضرت رسول الله الاعظم صلی الله علیه وآله وسلم  در شان حضرت عصمت الله الکبری فاطمه الزهراسلام الله تعالی علیها است

یعنی این بانوی بی بدیل در عصمت و پاکی  مادر پدرش  یعنی مادر رسول الله الاعظم است

مادر یعنی مربی یعنی پرورش دهنده یعنی کسی که بتواند بپروراند بدنیا آورد و به ثمر برساند

رسول الله کسی است که در بین انبیاوامامان و حتی پیامبران اولو العزم وحتی فرشتگان و...ازهمه مخلوقات برتر است  ماسوی الله تعالی

وفاطمه زهرا  ام  است برای این شخص

یعنی فاطمه آنقدر سعه وجودی دارد و آنقدر رحم وفکر و ظاهر وباطن پاک وکامل دارد که شان پرورش و بدنیا آوردن و پروراندن بهترین مخلوق عالم یعنی رسول الله را پیدا کرد

پ . ن : نقل است حضرت علامه حسن زاده آملی فرمودند: اوج کمال هرشخصی در انجام فرائض الهی زمانیست که حضرت زهرا او را به فرزندی بپذیرد

 وبلاگ دیگر من